مطالعه کتاب برای مردم هر جامعهای ضروری است و افرادی که کتاب میخوانند نسبت به افرادی که کتاب نمیخوانند آگاهترند و در نتیجه بهتر میتوانند در جامعه از خود مراقبت کنند. کسانی که نسبت به محیط اطراف خود آگاهی بیشتری دارند، بهراحتی میتوانند خود را در جایگاه دیگران تصور کنند. آنها همچنین توانایی بیشتری برای تأمل در نوع رفتار خود با دیگران دارند. افراد با خواندن کتاب طیف گستردهای از مهارتهای فکری و رفتاری را به دست میآورند که باعث میشود در محیط زندگی، تحصیل و کار عملکرد بهتری داشته باشند. خواندن کتاب حتی به سالمتر شدن آنها نیز کمک میکند: زیرا اولاً افرادی که کتاب میخوانند درخصوص موضوعاتی مانند مخاطرات و آسیبهای معطوف به سلامتی و یافتن روشهای مراقبتی، اطلاعات بهتری دارند و دوم اینکه مطالعه مستمر تأثیر مثبتی بر کارکرد مغز میگذارد. از نظر روانی نیز، مطالعه یک فعالیت فوقالعاده لذتبخش است که به شادی و احساس خوشبختی افراد میافزاید.
در طول سالها، مطالعات متعددی درخصوص تأثیر مطالعه کتابهایی با موضوعات مختلف مانند ادبیات، روانشناسی، اقتصاد و علوم، هنر و ... انجام شده است. مطالعة حجم قابل توجهی از کتابهای حوزههای مختلف در کنار هم دیدگاه کلی و روشنی از جهان پیرامون به اشخاص میدهد. تجزیه و تحلیل آمار و دادههای مربوط به مطالعه میدانی جوامع با سطح مطالعه بالا، چهار نتیجه یا دستاورد را در افراد جامعه نشان میدهد: «ایفای نقش مثبت در جامعه»، «انجام شایسته وظایف شغلی و حرفهای»، «سلامتی جسمی و روانی» و «احساس خوشی، رضایت و معنادار بودن». هر یک از این مضامین، نه تنها در تک تک افراد که در کل جامعه اثرات مثبتی دارد.
۱. ایفای نقش مثبت در جامعه
مطالعه کتاب در گام نخست به رشد مهارتهای شناختی و زبانی کمک میکند. افرادی که از سنین پایین کتاب میخوانند به طور متوسط نسبت به افرادی که کمتر مطالعه میکنند، هوش عمومی بالاتری دارند. خواندن کتاب همچنین به ایجاد یک جهانبینی منسجم کمک میکند. تنها شش ماه آموزش مهارتهای خواندن برای افراد کم سواد کافی است تا تأثیر مثبتی بر ارتباطات و مسیرهای ایجاد شده در مغز داشته باشد.
برای هر جامعهای مهم است که شهروندان رفتار مناسبی با یکدیگر داشته باشند و سهم خود را در زندگی اجتماعی ایفا کنند. به نظر میرسد خواندن کتاب به طور کلی ـ و ادبیات به طور خاص ـ به رشد انگیزه و مهارتهای لازم برای همزیستی اجتماعی و درک متقابل و همکاری همدلانه کمک میکند.
در خلال مطالعه یک متن، احساس مشارکت و همذاتپنداری با رویدادها و شخصیتهای داستان و تبدیلشدن به بخشی از آنچه در حال رخ دادن است، در تقویت مهارتهای رفتاری و تعاملی شهروندان نقش مؤثری دارد. برای نمونه در پدیدهای همچون «حمل و نقل عمومی» فرد از پیش آموخته است که در این فرایندِ جابجایی، بخشی از یک داستان سفر و حرکت و جابجایی شهری است و فرد در یک فرایند بازیگون، باید نقش خود را بهدرستی ایفا کند.
به نظر میرسد مطالعه، بسیار بیشتر از تماشای فیلم یا بازی، ظرفیتهای اندیشه و تخیّل افراد را تقویت میکند. هنگام خواندن، مردم سعی میکنند تصور کنند که شخصیتها جهان و پدیدههای آن را چگونه و از چه منظری میبینند. در نتیجه، افراد درک بهتری از دیگران پیدا میکنند و فهم و مدارا و همدلی بهتری نسبت به یکدیگر خواهند داشت. آنها یاد میگیرند که مسائل را از دیدگاه دیگران بهتر ببینند و به آرامش و امنیت و رفاه دیگران اهمیت بیشتری بدهند. این قابلیت همدلی اجتماعی بر روی تصویر آنها از خود نیز تأثیر مثبت دارد.
توسعه سطح مطالعه، مهارتهایی فهم و ارتباط با دنیای پیرامون و ایفای نقش مفید در تعامل با دیگران را تقویت میکند. در جامعه مدرن، چنین قابلیتهایی برای پیوندها و ارتباطات بین مردم اهمیت دارد. افراد از این طریق با دنیاهای دیگر، آشنا میشوند و با قرار دادن خود در موقعیت دیگران، آنها را بهتر درک میکنند، و تمایل به ارتباط و تعامل با افراد و گروههای جدید در آنها افزایش مییابد و به تدریج از حصار درون رهایی مییابند و به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی روی میآورند. چنین تحوّلی به تدریج تصور فرد از خود را واقعی میکند و حس عزت نفس و احساس ارزشمندی را در وی افزایش میدهد.
۲. انجام شایسته وظایف شغلی و حرفهای
در جهان جدید، تخصصها و شایستگیهایی که افراد برای ورود به بازار کار و تصدّی مشاغل دارند، همواره در حال تغییر هستند. فناوریهای جدید و تحولات فضای دیجیتال مستلزم کارکنانی نوآور، خلّاق و انعطافپذیر با مهارتهای ارتباطی و هوش اجتماعی بالا است. بیشک این مهارتها با مطالعه بهبود مییابند. هر چه فرد بیشتر بخواند، اطلاعات بیشتری دریافت و پردازش میکند و به سطح بالاتری از توانمندیها میرسد.
پس الزامات جدید اشتغال و فعالیت حرفهای، علاوه بر «مهارتهای سختِ» سنتی مانند تخصص و مهارتهای عملی و شایستگیهای حرفهای، شامل «مهارتهای نرم» مانند تفکر انتقادی، تواناییهای حل مسئله و مهارتهای زبانی و ارتباطی هستند.
یکی از مهارتهای کلیدی که از طریق مطالعه به دست میآید، توسعه مهارتهای زبانی است. مطالعات میدانی نشان میدهد افرادی که سطح مطالعه بالاتری دارند نسبت به افراد با سطح دانش و مطالعه کمتر، دستمزد بهتری دارند، قراردادهای کاری دائمی دارند و میانگین ساعت کاری، بالاتری دارند. این تفاوت ها حتی پس از ارتقای سطح تحصیلات، موقعیت اجتماعی و شغلی، به طور مستقیم با مهارتهای زبانی فرد در ارتباط است.
از سوی دیگر، دیجیتالی شدن فضاها و تعاملات کاری به مهارتهای مختلفی نیاز دارد. کسب و کارها در عصر جهانیشدن و رقابت مؤسسات و شرکتها تبدیل به محیطی پیچیده و شبکهای شده است. مشاغل جدید به مهارتهایی مانند همدلی، خلاقیت، رهبری و تفکر انتقادی نیاز دارند. مهارتهایی که با مطالعه و آموختن به دست میآید و تقویت میشود.
۳. سلامتی جسمی و روانی
مطالعه کتاب به خودی خود سلامت را بهبود نمیبخشد، اما تحقیقات نشان داده است که ارتباط نزدیکی بین مطالعه کتاب و سلامتی وجود دارد. افرادی که کتاب میخوانند بیشتر از افرادی که مطالعه نمیکنند، از سلامت جسم و روان بهرهمندند. زیرا توانایی خواندن و پردازش اطلاعات به افراد کمک میکند تا خود را از آسیبهای اجتماعی و طبیعی حفظ کنند. مهارت یافتن اطلاعات مربوط به سلامتی و بیماری جسمی و روانی، و آگاهی از مفاهیم، فرایندها و الگوهای سلامت و خودمراقبتی، پردازش آنها و انجام اقدامات بر اساس آگاهی بهدست آمده، به عنوان «سواد سلامت» شناخته میشود.
در حفظ سلامت جسمانی، سواد و مهارتهای زبانی از عوامل کلیدی هستند. افرادی که سواد بالایی دارند، بهتر میتوانند اطلاعاتی در مورد سلامتی، بیماریها و دامنه مراقبتهای ارائه شده بهدست آورند. در نتیجه خطرات سلامتی آنها کمتر است. مطالعه ـ و به ویژه خواندن کتاب ـ همچنین تأثیر مثبتی بر فعالیت مغز دارد، در نتیجه خوانندگان به طور متوسط طولانیتر عمر میکنند.
علاوه بر این، قراین و نشانههای متعددی وجود دارد که مطالعه مستمر کتاب تأثیر مثبتی بر سلامت روانی دارد. خواندن روزانه کتاب، به عنوان یک فعالیت انفرادی و یک کنش و محرکِ شناختی برای مغز، منجر به کاهش ناملایمات روحی و روانی و کاهش خطر ابتلا به فراموشی و زوال عقل میشود.
۴. احساس خوشی، رضایت و معنادار بودن
یکی از ویژگیها و آثار مطالعه برای کتابخوانان حرفهای، احساس لذت و سرخوشی از متن است. برخی از مردم کتاب میخوانند تا خود را در روایتی گیرا و جذّاب گم کنند و به دنیایی دیگر کشیده شوند. برخی نیز میخوانند تا احساس شادی کنند یا آرامش پیدا کنند و اما عدهای کتاب را به دست میگیرند تا چیزی از آن بیاموزند. اینها دلایلی هستند که فرد را به تهیه کتاب و مطالعه آن برمیانگیزد تا به شیوهای دلپذیر و معنادار، چیزی را به زندگی خود اضافه کند.
خوانندگان هنگام مطالعه احساس میکنند که به دنیای دیگری سفر کردهاند و نگرانیهای خود را در حین خواندن پشت سر گذاشتهاند. مطالعه در رفتار دانشآموزان توسط محققان، نشان میدهد که سطح نگرانی و اضطراب آنها پس از سی دقیقه مطالعه به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. مطالعه دیگری نشان داده است که خواندن یک داستان در رفع نگرانی و اضطراب بهتر از گوش دادن به موسیقی، نوشیدن نوشیدنیهای آرامبخش، پیادهروی یا بازی موثر است.
در دنیایی که فناوریها و رسانههای اجتماعی دگرگون شده و سبک زندگی پرمشغله بر آن حاکم است، گاهی فواید و مهمتر از آن لذت مطالعه از بین میرود! «گم شدن» در متن یک کتاب خوب، لذتی بینظیر است، اما پیدا کردن زمان و مکان برای نشستن و لذت بردن از لذت ساده مطالعه برای برخی دشوار است.
کتابها به معنای واقعی کلمه، برای همه ما، فرصتی برای انتقال به دنیایی دیگر و جهانهای نو، به دور از مسائل روزمره و نگرانیهای زندگی مدرن فراهم میکنند. توانایی تمرکز بر یک داستان، ارتباط با شخصیتهای مختلف و تجربه تعاملات درون متن، افراد ـ بهویژه کودکان ـ را قادر میسازد تا احساسات خود را بروز دهند و با دیگران همدلی کنند.
مطالعه، یک عنصر حیاتی در تربیت کودکان است، فعالیتی اساسی برای رشد کودکان که حس کنجکاوی را به هنگام تجسم و تصور برمیانگیزد و سلولهای حافظه آنان را در طول مسیر تقویت میکند. از طریق خواندن، کودکان با مکانها، افراد و رویدادهای جدید آشنا میشوند و در معرض ایدهها و باورهای جدید قرار میگیرند. درک میکنند که چگونه تحمل بیشتری داشته باشند و به اندیشه و دیدگاه دیگران احترام بگذارند. کودکان با بهبود مهارتهای خواندن در خود، توانایی درک و تفکر تحلیلی و همچنین بیان فهم خود را به زبانی فنی و انتقادی تقویت میکنند. چنین رویکردی نسلی توانمند و دارای قدرت استدلال و تحلیل، و تخیّل و خلاقیّت و واجد ذهن و زبانی ورزیده برای مواجهه با مسائل و یافتن راهحلهای مفید، تربیت میکند.
اما برای توسعه فرهنگ کتابخوانی، باید بیش از هر چیز به عنصر علاقه و سلیقه مخاطب، سرگرمکنندگی، جذابیت و نشاط در مطالعه توجه داشت، به ویژه از آن جهت که کودکان دوست دارند هیجان و لذت را در طول مطالعه داستان تجربه کنند. همچنین تأثیر مثبت خواندن کتاب بر تواناییهای تخیّل و همدلی افراد، به نوبه خود به احساس خوشی، رضایت و شادی آنها کمک میکند. افزون بر این مطالعه بر روی تصویر افراد از خود تأثیر می گذارد. افراد با قرار دادن خود به جای شخصیت روایتها، برای مدتی از محدودیتهای «خود» خارج شده و در فضا و زیستبوم دیگر افراد قرار میگیرند. محققان ادعا میکنند چنین فرایندی، به فرارَوی از محدودیتها و توسعه فردی و اجتماعی کتابخوانها کمک میکند.
در نهایت این که، مطالعه و مستغرق شدن در متن روایتها، به روشی مستقیم منجر به رضایتمندی افراد از زندگی میشود، تجربه زیسته مثبت آنان را توسعه میدهد و در خواننده مهارتهای زندگی «شادتر»، آرامتر را ایجاد کرده و توانایی مقابله با احساسات و فشارهای هیجانی، بهره هوش هیجانی و ایجاد تصویری مثبت از خود را افزایش میدهد بهتدریج به زندگی فرد و جامعه معنای جدیدی میبخشد.
|